دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی
که پشتِ خواب های نا آرامِ تو
چیزی بیش از نگرانیهایِ زنانه نیست
دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم
که پشتِ نگرانیهایِ زنانه ی من
مردی ایستاده
که دیوانه وار دوستش دارم
...
من هم معتقدم که مردان از مریخ میآیند و زنان از ونوس
نظرات شما عزیزان:
مهرناز
ساعت13:09---18 مرداد 1391
روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم
، اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
، شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد ،
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ،
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تورا ، عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم ....پاسخ:مرسی آجی
علی
ساعت22:20---16 مرداد 1391
سلام از وبلاگت معلومه که بد جور دلت گرفته...بیا به وبلاگم شاید بتونم عشق و معشوق واقعی رو بهت نشون بدم...خدا جلوه بهتون بده... پاسخ:علی جان حیف شد آدرس وبت رو ننوشتی
|